English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2786 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
another guess U قسمتی دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
Other Matches
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
portions U قسمتی
triploidy U سه قسمتی
triplex U سه قسمتی
portion U قسمتی
partite U قسمتی
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
esprit de corps U حمیت قسمتی
sector U قسمتی ازجبهه
esprit U حمیت قسمتی
double cloister U راهرو دو قسمتی
esprit de corps U روحیه قسمتی
triploid U سه قسمتی سه بخشی
tripartition U سه قسمتی کردن
pate U سر یا قسمتی از سرانسان
split second U قسمتی از ثانیه
leg U قسمتی از مسابقه
flattest U قسمتی از یک عمارت
flat U قسمتی از یک عمارت
legs U قسمتی از مسابقه
spirit de corps U روحیه قسمتی
spirit de corps U حمیت قسمتی
partial U بخشی قسمتی
spirit U حمیت قسمتی
haxamerous U شش بخشی شش قسمتی
plank U قسمتی ازبرنامه
sectors U قسمتی ازجبهه
spiriting U حمیت قسمتی
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
winging U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
wing U قسمتی از یک بخش یا ناحیه
march unit U قسمتی ازستون راهپیمایی
ram's horn U قسمتی ازاستحکامات خندق
expansion joint U اتصال چند قسمتی
section charge U خرج چند قسمتی
striking out pleading U حذف قسمتی از مدافعات
helmeted U دارای قسمتی که مانندخودباشد
part [ial] payment of a fine U پرداخت قسمتی از جریمه
neck of the woods <idiom> U ناحیه یا قسمتی از کشور
aliquot part charge U خرج چند قسمتی
creased U قسمتی از زمین کریکت
rebate U پرداخت قسمتی از بدهی
creasing U قسمتی از زمین کریکت
fraction U کسر درصدی از قسمتی از
fractions U کسر درصدی از قسمتی از
creases U قسمتی از زمین کریکت
lobotomy U برش قسمتی از مغز
crease U قسمتی از زمین کریکت
rebates U پرداخت قسمتی از بدهی
module U قسمتی از سفینه فضایی
modules U قسمتی از سفینه فضایی
lobotomies U برش قسمتی از مغز
slot charter U اجاره قسمتی از وسیله نقلیه
zaps U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zap U پاک نمودن قسمتی از برنامه
zapping U پاک نمودن قسمتی از برنامه
whip U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
zapped U پاک نمودن قسمتی از برنامه
necks U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
neck U قسمتی از سر چوب گلف ولاکراس
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
group rendezvous U نقطه الحاق گروهی یا قسمتی
fractional damage U خسارت وارده به قسمتی از وسیله
freeboard U قسمتی از قایق که بیرون اب است
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
whips U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
pneumonectomy U قطع وبرداشتن ریه با قسمتی از ان
whipped U پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
lobectomy U برداشتن قسمتی ازیک عضو
aliquot propelling charge U خرج پرتاب چند قسمتی
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
baron U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
barons U شخص مهم وبرجسته در هر قسمتی
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
gastrectomy U عمل برداشتن تمام یا قسمتی از معده
crops U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
cropped U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
flushing U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
faubourg U قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
flushes U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
tail skid U قسمتی که وزن دم هواپیما رامتحمل میشود
flush U خالی کردن قسمتی از حافظه و محتویات ان
crop U حذف قسمتی از یک تصویر درگرافیکهای کامپیوتری
fat bits U بزرگ کردن قسمتی از صفحه نمایش
cymric U وابسته به سیمر قسمتی ازبریتانیای کبیر
table flap U قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
lectionary U ایات منتخبه یا قسمتی از کتاب مقدس
paleocene U قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
judea U یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
contract termination U فسخ یا خاتمه تمام یا قسمتی از قرارداد
dairies U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
saddleback U قسمتی از پشته کوه که مانندزین گاواست
dairy U قسمتی ازمزرعه که لبنیات تهیه میکند
alethiology U قسمتی از منطق که باحقیقت سروکار دارد
parishes U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
skips U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
back order U قسمتی از کالای مشتری که به علتی تحویل نشده
skip U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
parish U قسمتی از شهرستان که کلیسا و کشیش جداگانه دارد
skipped U ازقلم اندازی سفید گذاردن قسمتی ازنقاشی
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
warhead U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
footprints U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
leg side U قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپزن
scrapped U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
scrap U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
appendix U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
scrapping U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
main yard U قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
headstock U قسمتی ازماشین که میله گردندهای روی ان قرارمیگیرد
scraps U عکس یا قسمتی از کتاب یا روزنامه که بریده شده
footprint U قسمتی از سطح لاستیک که بامسیر تماس دارد
dower U قسمتی ازدارایی مرد که پس از فوتش به همسر وی می رسد
descender U قسمتی از حروف کوچک که پایین تر از خط شروع می شوند
baying U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
bays U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
warheads U قسمتی از موشک که حاوی مواد منفجره میباشد
poking U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
pokes U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poked U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
wrist U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
poke U فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
appendixes U قسمتی در انتهای کتاب حاوی اطلاعات اضافی
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
entablature U قسمتی از سر ستون که شامل کتیبه وگلویی است
bayed U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
vacuity U قسمتی از بشکه یا هر فرف دیگری که خالی باشد
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
targum U ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
wrists U قسمتی لباس یا دستکش که مچ دست رامی پوشاند
almonry U [قسمتی از ساختمان که خیرات و صدقات را در آنجا می دادند.]
bay U قسمتی از پل شناور که بین دو پانتون قرار دارد
fermata U تطویل وکشش قسمتی ازموسیقی توسط نوازنده
Please let me take a share in the expenses. U اجازه بدهید منهم قسمتی از هزینه را بدهم
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
hypotrachelion [um] U [در معماری کلاسیک قسمتی بین سرستون و میله ستون]
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
but for income U قسمتی از درامد که به علت دخالت عامل بخصوصی عایدشده
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
plateform U بلندی قسمتی از کف سالن یا محلی بنیاد یا اساس چیزی
land tie U تیر یا جرزی که قسمتی ازدیوار را بزمین اتصال میدهد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
daisy ham U قسمتی از گوشت یا استخوان دود داده شانه خوک
footing U قسمتی از پی ساختمان که بارها رامستقیما" به خاک منتقل میکند
file handing routine U قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
ullage U قسمتی از حجم بشکه یا هرفرف دیگری که خالی باشد
germinal area U قسمتی از پلاستودرم که جنین اصلی مهره داران را تشکیل میدهد
virtual inertia U قسمتی از نیروی اینرسی که روی جسم در حال نوسان اثرمیکند
herpetology U قسمتی ازجانور شناسی که درباره خزندگان وذوحیاتین بحث میکند
aeromedicine U قسمتی از طب که دربارهء بیماریها و اختلالات ناشی از پرواز گفتگو میکند
aprons U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
bundle U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundles U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
bundling U دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
qube U تسهیلات اطلاعاتی که قسمتی از یک سیستم پیشرفته کابل تلویزیونی است
apron U چمن کوتاه اطراف سوراخ گلف قسمتی از کف رینگ بوکس
metencephalon U قسمتی از مغز جنین که سازنده مخچه وبصل النخاع است
burner compartment U قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
restricted propellant U سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
dentil-band U [بخش مستطیلی شکلی از لایه ی گچ بری شده در قسمتی از پیشانی سرستون]
distances U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
ragged U قسمتی که در وسط صفحه قرار ندارد , متن با حاشیه سمت راست نامسط ح
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
ionosphere U قسمتی از فضای جوزمین که از ارتفاع 52 میل شروع میشود و تا00022میل ادامه دارد
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
distance U مدت بازی قسمتی از مسیر مسابقه مشخص شده به وسیله پرچم یا میله
ante-chapel U [قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
spooling U یلهای نوار اماده شدن قسمتی از سیستم جهت پردازش ان قرقره کردن
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
reentry vehicle U مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
breaker line U خطی در رسم فنی برای نشان دادن حذف قسمتی از جسم درشکل مزبور
yoke U قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
grand tour U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
grand tours U سفر وسیاحتی که جوانان اشراف زاده انگلیسی بعنوان قسمتی ازتعلیم وتربیت خود میکردند
oblique compartment U قسمتی از زمین که محورطولی ان نسبت به سمت حرکت یکانها به طور مایل قرار گرفته باشد
Recent search history Forum search
1popsicle
1مرض سینه وبغل
2تعریف فونتیک چیست؟
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1معنی lead lag compensator
2transmembrane
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
1Current passworda
2single gas
1cartridge
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com